سواد تربیتی

  • Home
  • سواد تربیتی
Shape Image One
سواد تربیتی

((بخش دوم))

احمد ایزدی

چیستی تربیت:
اینکه می خواهیم شخصی را تربیت کنیم، یعنی می خواهیم چکار کنیم؟ پاسخ به این سوال از عناصر مهم سواد است. والدین و مربیانی که قصد تربیت فرزندان و دانش آموزان را دارند، در مرتبه نخست باید شناخت درست و کاملی از مفهوم تربیت در ذهن داشته باشد .این شناخت سنگ بنایی است که اگر کج گذاشته شود، دیوار تربیت تا ثریا کج خواهد رفت . اگر یک نظام پرورشی از تربیت شده های خودش ابراز تأسف و نارضایتی می کند، نباید ریشه آن را به ماهواره ، اینترنت و جنگ نرم نسبت دهد، بلکه در مرتبه نخست باید تعریف خود از تربیت را مورد بازبینی و بازتعریف قرار دهد.

این که فرزندان در خانواده ها و نظام های پرورشی بصورت های مختلفی تربیت می شوند، به این علت است که تعریف آنها از تربیت متفاوت است. برای مثال، در کشور ما چه در نزد خانواده ها و چه سیستم آموزش و پرورش، تربیت بصورت نانوشته بعنوان آماده کردن فرد برای ورود به دانشگاه تعریف شده است و این خود موجب بروز بسیاری از چالش های اجتماعی، خانوادگی و حتی اقتصادی شده است .
متأسفانه هم والدین و هم بسیاری از افرادی که در سیستم های تربیتی مشغول امر خطیر پرورش هستند حتی از تعریف ساده این مفهوم عاجزند اما عملاً مشغول به تربیت کردن کودکان هستند و این می تواند بسیار مخاطره آمیز باشد ، دقیقا مانند فردی که کمترین اطلاعی از علم برق و الکترونیک ندارد، اما مشغول تعمیر هواپیما است. چگونه ممکن است فرد یا سیستمی که تصویر درستی از مفهوم تربیت ندارد، امکان داشته باشد که بتواند آن را به درستی محقق سازد.

چه بسیار استعداد ها و توانایی های کودکان که به جای رشد و فعلیت، سرکوب و نابود می شوند به دلیل اینکه مربیان چیزی را که تربیت نیست، تربیت فرض کرده اند و یا بخشی از تربیت را تمام آن فرض کرده اند. در هیچ منبع علمی، تربیت به عنوان پزشک و مهندس شدن، شبیه کسی شدن، دانشگاهی شدن، زورمند شدن و پر کردن عقده های والدین تعریف نشده است، اما شوربختانه بسیاری از والدین دلسوز تمام تلاش خود را به کار می گیرند تا تحت عنوان تربیت ، فرزندان خود را به جایی برسانند که کیلومتر ها با تربیت واقعی فاصله دارد.
روشن است که هدف این نوشته مشخص کردن تکلیف چیستی تربیت نیست ، چه این کار نیازمند بحث مفصلی است که خود خوانندگان باید در این زمینه مطالعه کنند. در این نوشته فقط به این نکته تاکید می شود که اگر قصد شناخت تربیت را داریم باید دانش و فهم خود را نسبت مفاهیم زیر افزایش دهند:

۱_ موضوع تربیت:
موضوع تربیت ، شخصیت و نیاز های متربی است. یعنی اعمال تربیتی باید رشد و توسعه شخصیت یادگیرنده را هدف قرار دهد. والدینی که با تلاش و هزینه فراوان تلاش می کنند تا فرزند آنها چیزی شود که خودشان نتوانسته‌اند بشوند، و یا نظام های تربیتی که تلاش می کنند تا ذهن دانش آموزان را از مفاهیمی پر کنند که ناظر بر نیازهای سیستم سیاسی است، در واقع به دنبال تربیت نیستند، زیرا تلاش آنها ناظر بر نیازهایی غیر از نیاز دانش آموز است .
۲_ استعداد:
انسانهای مختلف ، استعداد های متفاوتی دارند و تجارت تربیتی زمانی به رشد منجر می‌شود که متربی از استعداد لازم و کافی برخوردار باشد. کودکی که به اندازه کافی از استعداد صدا برخوردار نیست، خواننده قابلی نخواهد شد، هرچند محیط آموزشی او بسیار هم غنی باشد.
۳_ شرایط و تجارب:
بعد از تشخیص استعداد باید شرایط لازم برای پرورش آن فراهم شود. تربیت به یک معنا یعنی ایجاد شرایط و تجارب مناسب با استعداد افراد . چه بسیار کودکان با استعداد در محیط های فقیر که به دلیل فقر آموزشی ،استعداد آنها امکان ظهور و بروز پیدا نمی کنند و متاسفانه والدین و مربیان عدم رشد را به هوش و استعداد آنها نسبت می دهند.

۴_ اصول تربیت:
همچنانکه انجام درست و کامل هر عملی مستلزم آن است که فرد به اصول آن کار آگاهی داشته و آنها را به کار گیرد ، عمل تربیتی نیز زمانی به نتیجه مطلوب می رسد که مربیان و والدین به اصول تربیت آگاهی داشته باشند. اصول تربیت ، راهنمای عمل تربیت اند و عملی به تربیت درست منجر می‌شود که مبتی بر این اصول انتخاب شده باشند. این در حالی است که متاسفانه بسیاری از دست اندرکاران تربیت حتی از نام بردن اصول تربیت عاجزند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × سه =