همهگيري كوويد 19، آموزش مجازي را به آموزشوپرورش تحميل كرد؛ آموزشي كه اسفند 98 دستوپا شكسته سعي كرد سال تحصيلي را به پايان برساند. سال تحصيلي جديد اما با تمام حاشيههايش در مورد حضوري يا غيرحضوري بودن با شاد استارت خورد. اپليكيشيني كه تنها مهمان مدارس دولتي بود تا غيردولتيها بختشان را در اپليكيشنهاي ديگر بيازمايند. هرچند مدارس دولتي موظف به استفاده از شاد هستند؛ مدارسي كه اجازه استفاده از ساير ابزارها را ندارند و مديرانش براي زيرسوال نرفتن معمولا از اپليكيشنهاي ديگر استفاده نميكنند. در حالي كه مدارس غيردولتي اپليكيشنهاي ديگر را به كار گرفتهاند. به عنوان مثال اغلب مدارس غيردولتي فضاي مجازي كلاس را تهيه و نرمافزاري ساختهاند كه به دانشآموز اجازه ميدهد در فضاي مجازي فضاي واقعي كلاس را تجربه كند. سوال اصلي اين است چرا مدارس غيردولتي از چنين نرمافزاري بهره ميبرند؟ چون آموزش بايد دوطرفه باشد. يعني فضاي يادگيري و ياددهي دوطرفه است در حالي كه شاد فضاي كاملا يكطرفه است. در شاد دانشآموز، معلم را نميبيند، ارتباطي وجود ندارد و امكان گفتوگو و تعامل نيست. در مدارس غيرانتفاعي اما امكان تعامل وجود دارد و فضاي واقعي كلاس در مجازي حكمفرماست. مدارس دولتي به دليل تعداد بالاي دانشآموز نميتواند از چنين اپليكيشنهايي بهره ببرد چون امكان كنترل و نظارت در اين فضاها كمتر است هرچند مديران مدارس غيرانتفاعي در اين زمينه قبول مسووليت كردهاند، البته به واسطه شهريهاي كه از دانشآموزان ميگيرند موظفند امكانات و ابزار بيشتري فراهم بياورند. مدارس دولتي اغلب چنين بودجهاي در اختيار ندارند هرچند با فرض فراهم آمدن بودجه موردنظر مدارس دولتي موظفند زيرنظر شبكه كلي سامانه بازرسي و نظارت آموزشوپرورش باشند. واقعيت اين روزهاي آموزش مجازي اين است كه بخش عمدهاي از دانشآموزان در مدارس دولتي تحصيل ميكنند و محدود بودن شاد آسيبهايش را بر كيفيت آموزش خواهد گذاشت. آموزشي كه متاسفانه بازدهي و بازخورد موردنظر را ندارد و در مقابل اوليا بهشدت به آن معترض هستند.
آموزش كه مجازي شد بخشي از مسووليت به دوش خانوادهها افتاد؛ خانوادههايي كه باهم يكسان نيستند. ما خانوادههاي كمسواد و بيسواد داريم. خانوادههايي كه در مناطق دورافتاده زندگي ميكنند و عملا كاري از دستشان برنميآيد. اگر در مورد خانوادههايي صحبت ميشود كه در هيچيك از اين دستهها وجود ندارد بايد گفت خانواده بازوي پرتوان آموزش در اين روزهاي كرونايي است. البته وقتي صحبت از آموزش به ميان ميآيد لزوما جامعه هدف ما كلانشهرها نيست و موضوع عموميت بيشتري دارد، بنابراين اگر قرار باشد دانشآموزان با همين روند در فضاي مجازي ادامه بدهند بيشك بخشي از بچهها بيسواد بار خواهند آمد البته براي برونرفت از چنين مسالهاي كه در آينده گريبان دانشآموزان را خواهد گرفت آموزشوپرورش نيازمند برنامهريزي صحيحي است؛ تكرار و بازخواني آنچه بچهها در مجازي آموختهاند تا نقصها جبران شود. درواقع بايد تدابيري انديشيده شود. در يك ترم فشرده دانشآموزان با تكرار و بازآموزي مجدد دروس وارد فاز دوم يعني كلاسهاي حضوري شوند.
مدير مدرسه
منبع: روزنامه اعتماد 29 دی 99