سواد تربیتی

  • Home
  • سواد تربیتی
Shape Image One
سواد تربیتی

((بخش نخست))

احمد ایزدی

از ابتدای آفرینش، انسانها بصورت مدام با مسائلی روبرو می شده اند که سازگاری آنها را بر هم زده و آنها را از حالت تعادل خارج می کرده است. از آنجا که این حالت در انسانها تنش ایجاد می کرده است، آنها تلاش می کردند تا با اقداماتی مسأله خود را حل نموده تا مجدداً به سازگاری دست یابند. یکی از اقدامات انسانها در طول تاریخ برای افزایش سازگاری خود با محیط، علم آموزی و افزایش آگاهی ، دانش و مهارت بوده است تا با کمک آن بتوانند مسایل خود را حل نمایند. بنابراین یکی از انگیزه های انسانها برای نظریه پردازی و کسب دانش، افزایش قدرت سازگاری با محیط بوده است.
از آنجا که عواملی که سازگاری افراد را دچار دستخوشی می کند مدام پیچیده تر و متنوع تر می‌شوند لذا معنا و مفهوم سواد در دوره های مختلف تغییر کرده است . اگر در دوره ای از حیات انسانها یادگیری خواندن و نوشتن و چهار عمل اصلی می توانسته به آنها در حل مسائل فردی و اجتماعی کمک کند، امروزه دیگر پاسخگوی نیازهای او نیست و انسان در دنیای جدید تنها با کمک آنها قادر به حل مسائل خود نیست و بناچار برای افزایش قدرت سازگاری انسان باید طرحی نو درانداخت. به همین دلیل با سوادانی که حتی بیست سال پیش فوت کرده اند،اگر امروز زنده شوند قادر به سازگاری کامل با محیط نخواهند بود.

بر همین اساس یونسکو اعلام کرده است که در دنیای جدید برای سازگاری با شرایط محیطی ، هر شخصی نیازمند است که خود را به شش سواد مجهز نماید که عبارتند از سواد عاطفی، ارتباطی، رسانه ای، مالی، رایانه ای و تربیتی.

یکی از حساس ترین، مهمترین و تاثیرگذارترین کار انسانها امر تربیت است. اهمیت و ضرورت تربیت را حداقل از دو منظر می توان مورد توجه قرار داد:
یک اینکه فرزند آدمی با مجموعه ای از توانایی ها و استعداد ها بدنیا می آید که فعلیت آنها تنها و تنها از طریق تربیت امکان پذیر است و هیچ بدیل دیگری برای آن متصور نیست. تفاوت بین انسانها در بزرگسالی بیشتر از آنکه به ذات و ژن آنها بستگی داشته باشد، نتیجه تفاوت در روش ها و تجارت تربیتی است که بر آنها اعمال شده است. تربیت، تنها سازوکار رشد و توسعه انسان است .

نکته دوم آن است که تربیت درست یا غلط یک فرد، فقط آثار فردی بهمراه ندارد . یعنی زمانی که فردی به شکل درست یا غلط تربیت می شود، آثار آن در طول تاریخ می تواند، زندگی سایر انسانها را نیز تحت تاثیر قرار دهد. سقراط، زکریای رازی، ادیسون، هیتلر، استالین و صدام نمونه هایی از افراد درست و غلط تربیت شده ای هستند که آثار تربیت آنها نه تنها یک کشور، بلکه گاهی تمام جهان را تحت تاثیر قرار داده است.
بر همین اساس ضلالت و رشد جامعه ملی و بین‌المللی از مسیر تربیت عبور می کند. رشد و توسعه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی یک کشور در مرتبه نخست نیازمند انسان توسعه یافته است و این نوع انسان خودبخود تولید نمی شود، بلکه در فرآیند تربیت است که چنین افرادی فعلیت پیدا می کنند.

شوربختانه، علیرغم این میزان از اهمیت، مشاهدات و مطالعات بین المللی و ملی نشان می‌دهد که میزان سواد تربیتی مربیان، والدین و برنامه ریزان این حوزه بسیار پایین است و آنها بیشتر بر اساس « حسن نیت » عمل می کنند تا علم و مهارت و این در حالی است که حتی ساده ترین کارها نیز تنها با حسن نیت امکان تحقق ندارند، چه رسد به امر خطیر تربیت.
از آنجا که سالهای اولیه رشد انسان بسیار حساس و تاثیر گذار است، ضعف سواد تربیتی والدین می تواند آثار زیانباری بر سرنوشت فرزندان داشته باشد. انشاالله تلاش می شود تا طی چند نوشته، خوانندگان را با کلیات سواد تربیتی آشنا شوند و روشن است که عمق بخشیدن به آنها، نیازمند مطالعه بیشتر خود خوانندگان است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک + 14 =